جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
در آولاک (ویتنام)، یا با راهب یا بدون هیچ راهب و راهبه، کشیش یا پاپ، یا حتی بوداهای زنده، مردم آولاکی (ویتنامی) خدا را «چوی» Trời مینامند یا «تونگ دی» Thượng Đế یا «دنگ توی کاو»، Đấng Tối Cao «دنگ تون نانگ» Đấng Toàn Năng. یا حتی در برخی قبیلهها، خدا را «ژانگ» Giàng مینامند. فکر میکنم این کلمه بصورت G-I-À-N-G با علامت صلیب روی حرف A نوشته میشود: Giàng. و آنها واقعاً معتقدند که «چوی» وجود دارد، «تونگ دی» وجود دارد، «دنگ توی کاو»، «دنگ تون نانگ»، وجود دارد. حتی در یک کشور، با یک زبان، عناوین مختلفی برای خدا به کار میبرند. «ژانگ» شاید یکی از همان واژههای بومی آولاکی (ویتنامی) باشد. در برخی از مناطق مختلف آولاک (ویتنام)، ما بیش از ۵۰ قومیت مختلف داریم که از قبل با هم در صلح زندگی میکردهاند.مگر در دوران جنگ که ایدئولوژیهای سیاسی مختلف صلح آولاک (ویتنام) را برهم زدند و باعث خونریزیهای زیاد و مشکلات فراوان شدند، و همچنین بهدلیل تهاجم کشورهای دیگر به آولاک (ویتنام)، و تهاجم به نظام اعتقادی، ذهنیت و شیوهی تثبیتشده اجتماعی آنها و محروم کردن آنها از آزادی، کرامت، و حتی عزل کردن پادشاه آنها. قبلا، زمانی که پادشاه داشتیم وضعیت مان درست بود. و سپس پساز رفتن پادشاه، وضعیت حتی بدتر شد. همهچیز بدتر شد. همهچیز رو به افول رفت. و پادشاه همراه با خانوادهاش، مجبور به تبعید شد و عنوانش از بین رفت، کشورش از بین رفت. و بعداز رفتن پادشاه، آنها چه کردند؟ این باورکردنی نیست. رنج بیش از حد، اتفاقات وحشیانهی زیادی رخ داد. دیگر دربارهی آن صحبت نخواهیم کرد. این موضوع فقط مرا غمگین و غمگینتر و بسیار بسیار غمگین میکند.در ادیان مختلف خدا را با نامهای مختلف میخوانند. مثلاً در آئین زرتشت، خدا را «اهورامزدا» مینامند که به «هورمزد» نیز معروف است. حتی در یک دین گاهی به خداوند، عناوین مختلفی میدهند و چرا که نه؟ همچنین، "قدرت خداوند" در همه جا هست و همچنین درجاتی از "قدرت خدا" وجود دارد. بنابراین گاهی استادان یا بنیانگذاران آن دین، سطوح مختلفی از اقتدار خدا را درک کردهاند. خود خدا، بله، اما احتمالاً از سطوح آگاهی ای که کمی متفاوت هستند؛ بستگی به فرد دریافتکننده دارد. اگر او بالاترین سطح ممکن باشد، آنگاه تعلیم مستقیم از خدا دریافت میکند و مستقیماً با خدا صحبت میکند. اما این نادر است. "پسر خدا" میتواند این کار را انجام دهد. برای مثال عیسی مسیح میتوانست.و در یهودیت، خدا را «الوهیم»، «یهوه»، یا «یهووه» یا «آدونای» و «هاشِم» مینامند. آنها "او" را «هاشم» نیز مینامند. بسیاری از یهودیان خدا را «هاشِم» مینامند. در مسیحیت، ما فقط یک واژه داریم: خدا. برخی نیز در کتاب عهد عتیق "او" را «یهوه» یا «یهووه» میخوانند، این مربوط به کتاب "عهد عتیق" است. در کشورهای دیگر، ادیان دیگر، گاهی شاخهای از مسیحیت هست، مانند آیین مورمون، آنها هم خودشان را مسیحی مینامند. و آنها هم خدا را «الوهیم» و «یهوه» مینامند. و شاهدان یهوه، خدا را "یهوه" مینامند. و در اسلام، یا مسلمانان خدا را «الله» مینامند. یا «خدا». درواقع، «خدا» در هند هم یک نام خداوند است. یکی از عناوین خداوند. و در تصوف، خدا را «هو» یا «هُوَ»، یا «پروردگار» مینامند. در آیین بهائی، خدا را «قادر مطلق»، «مالک کل»، «قدرتمند مطلق»، «حکیم مطلق» میخوانند. آنها صفت خدا و خصوصیت الوهیت را عنوان میکنند. به تیمم خواهم گفت که آن را جستوجو کنند و سپس برایتان چاپ کنند، برایتان فهرست کنند.نامهای خداوند در ادیان مختلفآیین بهائی قادر مطلق مالک همهچیز توانای کل دانای کل بیهمتا بخشنده یاور شکوه همهچیز آگاه از همهچیزآیین بودایی فطرت بودا "آدی بودا" "دارماکایا"آیین کائودای Đức Cao Đài Đức Chí Tôn Ngọc Hoàng Thượng Đế Đấng Tạo Hoáآیین کنفوسیوس تیان (天) شانگدی (上帝)مسیحیت تتراگراماتون پروردگار اِلوهیم هو تئوس و هو کورئوس آدونای ال-شدای پدر/اَبّاآیین هندو باگاوان پرمآتما ایسوارا دوا/ دواتاهوآ هائو بودایی Đức Phật Trời Ơn Trên Đấng Tạo Hóa Trời Phật Đức Thượng Đếآیین آی- کوان تائو مینگ مینگ شانگدی (明明上帝) لائو مو (老母) تائو (道)اسلام االله الرحمن الرحیم خداآیین جین "تیرتانکارا"ها و "آریهانتا"هاشاهدان یَهُوَه یَهُوَهیهودیت الوهیم تتراگراماتون آدونای هاشمآیین مورمون الوهیم یَهُوَه روحالقدس الوهیت خدای پدر روحالقدس پدر بهشتی یا پدر در بهشتآیین سیک آکال پوراک ایک اونکار نیرانکار ساتنام واهگورو داتا یا داتار کارتا یا کارتار دیال کرپالتصوف هو هوَ پروردگارآیین تائو تائو (道) شانگدی (上帝)آیین ایزدی خدا (یزدان)زرتشتی اهورا مزدا هرمزو غیره…و فقط این ادیان نیستند. موارد بسیار بیشتری وجود دارد. هرگز نمیتوان همه را بررسی کرد. اما من برخی از موارد مهمتر را میخوانم. مانند هندوئیسم، آنها [خدا] را "باگاواد" یا "باگاوان" مینامند. یا هندوها، [خدا] را «برهمن» یا«پاراماتما» نیز مینامند. در آیین هندو خدا را اینگونه توصیف میکنند. اما مثلاً، بر اساس دانش درونی من، «برهما» والاترین خدا نیست. او خدای «بهشتهای سوم» است. اما بزرگ است.اینطور نیست که فقط یک بهشت سوم باشد و دیگر چیزی نباشد. نه، آنجا باعظمت است، شگفتآور است. اما اینها، در قلمروی فیزیکی قابل دسترس هستند، برای انسانهای عادی، با استادانی که چندان سطح روشنضمیری بالا ندارند، آنها به "برهمن" میرسند، در گذشته اینگونه بود. بنابراین مردم "برهمن" را "خداوند قادر مطلق" مینامیدند. این چیزی است که آنها فکر میکردند. بنابراین آنها «برهما» را پرستش کردند و «برهمین» میشدند، یعنی به "برهما" ایمان دارند، مثل کسانی که خود را "بودایی" مینامیدند زیرا به بودا اعتقاد داشتند. اما بودا هرگز ادعا نکرد که به خدا یا چیزی رسیده، او به نیروانا رسیده بود، سطحی از آگاهی که دیگر هیچ خواستهای ندارید و قدرت فوقالعادهای دارید برای کمک به دیگر موجوداتی که به شما ایمان دارند. مثلا به این صورت.بسیاری از ادیان از هند سرچشمه گرفتهاند و مردم به استادانشان اعتقاد دارند و به هر حال آنها استاد را «خدا» مینامند. بنابراین بستگی به این دارد که استاد به کجا رسیده باشد. و اینگونه بود که خدا را به این نام میخواندند، مثلاً «برهما». اما آنچه با معیارهای انسانی قابل دسترس است، سطح پنجم بالاتر از زمین. ما زمینی داریم که در آن زندگی میکنیم و سپس سطح آسترال را داریم که نامرئی است، بسیار نزدیک به ماست، مانند همسایههای مان. گاهی مردم حتی میتوانند بدنشان را ترک کنند و برای مدتی به سطوح آسترال بروند. آن را "فرافکنی اثیری" (آسترالی) یا "سفر آسترالی" مینامیم.و بعضی موجودات آسترال هم میتوانند برای مدت کوتاهی، از انسانها در اینجا ملاقات کنند. آنها میتوانند شبیه انسانها باشند یا نباشند، هرطورکه دوست دارند، زیرا آنها قدرت جادویی بیشتری نسب به اغلب ساکنان زمین دارند. من قبلا با جزئیات بیشتر دربارۀ آن صحبت کردم. موجودات آسترالی و موجودات والاتر، میتوانند ظاهر خود را تغییر دهند و خود را به هر شکلی که میخواهند دربیاورند. حتی بودیساتوای کواین یین، وقتی برای مدتی به زمین پایین آمد تا راهب مسن، "کوان جینگ" را بالا ببرد، ایشان نیز بصورت یک راهب دیگر متجلی شد نه به شکل آن بودیساتوای کوان یینی که ما عادت داریم او را به آن شکل تصور کنیم.دانش گستردهای برای بدست آوردن و یادگیری و جادو، قدرت و انواع چیزها وجود دارد. سطح آسترال بهخودی خود شگفتآور است. و سطح دومی بعداز آسترال وجود دارد که آن را سطح دوم یا سطح علت و معلول مینامیم. و در هر سطحی خدایی هست که آنجا را کنترل میکند، نه کنترل، بلکه حکمرانی میکند و به موجودات قلمروشان کمک میکند. بعداز آسترال، "سطح سببی" را داریم، یعنی [سطح] "علت و معلول". و سوابق آکاشیک آنجا وجود دارد، بنابراین میتوانید زندگی همه افراد از تولد تا مرگ و حتی در آینده را بررسی کنید- هر زمان اتفاقی رخ دهد، آنرا آنجا ثبت میکنند.Photo Caption: به لکه های غیرمعمول، مانند یک زینت خاص بنگرید!